دوستم داشته باش احبینی بلا عـقـد بدون هیچ ترسی من را دوست داشته باش وضیعی فی خطوط یدی و در لابه لای خطهایی که در کف دستان من وجود دارد ناپدید شو احبینی لاِسبوع لِایام لِساعات من را برای یک هفته , برای چند روز و حتی برای یک ساعت دوست بدار فلست انا الذی یهتم بالابد زیرا من آن کسی نیستم که به ابدیت ایمان داشته باشم احبینی احبینی دوستم داشته باش , دوستم داشته باش تعالى واسقطی مطرا على عطشی وصحرائى بیا و همچون قطره های باران بر تشنگی و خشکی که درمن وجود دارد ببار
وذوبی فی فمی کالشمع وانعجبی باجزائی و همچون شمع دربین لبهایم بسوز و با روح من یکی شو احبینی احبینی دوستم داشته باش , دوستم داشته باش احبینی بطهری او بأخطائى من را همراه با پاکی و گناهی که دارم دوست داشته باش احبینی وغطینی ایا سقفا من الازهار دوستم داشته باش و با تن پوشی از گلها من را بپوشان یا غابات حنائى ای تویی که همچون جنگلی از مهربانی ومحبت هستی انا رجلا بلا قدرا من آن مردی می باشم که هیچ سرنوشتی ندارم فکونی انتی لی قدری تو سرنوشت و هدف من باش احبینی احبینی دوستم داشته باش , دوستم داشته باش احبینی ولا تـتـسائلی کیف بدون آنکه بپرسی چگونه و چطور, دوستم داشته باش ولا تـتـلعثـمی خجلا و نگذار شرم و خجالتی که در تو می باشد باعث درنگ تو شود ولا تـتـساقطی خوفا و نگذار که ترس در وجود تو رخنه پیدا کند کونی البحر والمیناء همچون دریای من و بندرگاهی برای من باش کونی الارض والمنفى همچون سرزمینی برای راحتی من و تبعید گاهی برای من باش کونی الصحوة والأعصار همچون نسیم و طوفانی برای من باش کونی اللـیـن والعنفـى همچون نرمی و به سان خشونتی برای من باش أحبینی أحبینی دوستم داشته باش , دوستم داشته باش معـذبتی وذوبی فی الهواء مثلی کما شـئـتی همانند من درعشق بسوز و با تمام وجود عاشق من شو أحبینی بعیدا عن بلاد القهر والکبت من را به دور از سرزمین ترس و رنج دوست داشته باش أحبینی أحبینی دوستم داشته باش , دوست داشته باش
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۳۸۷/۱۱/۲۸ ساعت 10:43 PM توسط سلمان پناه
|
درد عاشق را دوائی بهتر از معشوق نيست شربت بيماری فرهاد را شيرين كنيد
آموخته ام بهترين كلاس درس دنيا كلاسي است كه زير پاي پير ترين فرد دنياست . آموخته ام وقتي كه عاشقيد عشق شما در ظاهر نيز نمايان مي شود . آموخته ام تنها كسي كه مرا در زندگي شاد مي كند كسي است كه به من مي گويد : تو مرا شاد كردي آموخته ام داشتن كودكي كه در آغوش شما به خواب رفته زيباترين حسي است كه در دنيا وجود دارد . آموخته ام كه مهربان بودن بسيار مهم تر از درست بودن است . آموخته ام كه هرگز نبايد به هديه اي از طرف كودكي ( نه ) گفت . آموخته ام كه هميشه براي كسي كه به هيچ عنوان قادر به كمك كردنش نيستم دعا كنم . آموخته ام كه مهم نيست كه زندگي تا چه حد از شما جدي بودن را انتظار دارد ، همه ما احتياج به دوستي داريم كه لحظه اي با وي به دور از جدي بودن باشيم . آموخته ام كه گاهي تمام چيزهايي كه يك نفر مي خواهد فقط دستي است براي گرفتن دست او ، و قلبي است براي فهميدن وي . آموخته ام كه راه رفتن كنار پدرم در يك شب تابستاني در كودكي ، شگفت انگيز ترين چيز در بزرگسالي است . آموخته ام كه زندگي مثل يك دستمال لوله اي است هر چه به انتهايش نزديكتر مي شويم سريعتر حركت مي كند . آموخته ام كه پول شخصيت نمي خرد . آموخته ام كه تنها اتفاقات كوچك روزانه است كه زندگي را تماشايي مي كند . آموخته ام كه خداوند همه چيز را در يك روز نيافريد. پس چه چيز باعث شد كه من بيانديشم ميتوانم همه چيز را در يك روز به دست بياورم . آموخته ام كه چشم پوشي از حقايق آنها را تغيير نمي دهد . آموخته ام كه اين عشق است كه زخمها را شفا مي دهد نه زمان . آموخته ام كه وقتي با كسي روبرو مي شويم انتظار لبخندي از سوي ما را دارد . آموخته ام كه هيچ كس در نظر ما كامل نيست تا زماني كه عاشق بشويم . آموخته ام كه زندگي دشوار است اما من از او سخت ترم .
آموخته ام كه فرصتها هيچگاه از بين نمي روند ، بلكه شخص ديگري فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد كرد . آموخته ام كه آرزويم اين است قبل از مرگ مادرم يكبار به او بيشتر بگوييم دوستش دارم . .