:. تـنـبـيـه الامه و تنزيه المله, يا حكومت از نظر اسلام), با مقدمه و پاورقى و توضيحات سيد محمود طالقانى/17, شركت سهامى انتشار, تهران.
2. همان/43.
3. همان /51 ـ 52.
4. همان/53.
5. همان/49.
6. همان/32.
7. همان/47.
8. همان.
9. همان/55.
10. همان 59ـ 60.
11. (صحيفه نور), رهنمودهاى امام خمينى, ج1/73, وزارت ارشاد.
12. همان.
13. همان, ج1/90.
14. (ولايت فقيه), امام خمينى/14, م,سسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى.
15. همان/15.
16. همان.
17. همان/16.
18. همان.
19. همان/20.
20. همان/17.
21. (كتاب البيع), امام خمينى, ج2/461, اسماعيليان.
22. (اصول كافى), كلينى, ج1/46, دارالتعارف, بيروت.
23. (وسائل الشيعه), شيخ حر عاملى, ج18/65, دار احياء التراث العربى, بيروت.
24. (اصول كافى), ج1/38.
25. (وسائل الشيعه), ج18/99.
26. (اصول كافى), ج1/34.
27. (كتاب البيع), ج2/473.
28. همان/496.
29. همان/467.
30. پـاسـخ امـام خـمينى به نامه اتحاديه انجمنهاى اسلامى دانشجويان گروه فارسى زبان در اروپا, 10/3/1349.
31. پاسخ امام خمينى به نامه دانشجويان مسلمان مقيم اروپا, 6/2/1350.
32. (صـحـيـفـه نـور), ج2/47. سـخـنـان امـام خمينى به مناسبت جشنهاى 2500ساله 6/3/1350.
33. همان, ج2/153.
34. همان.
35. هـمـان, ج3/69. سـخـنـان امـام خـمـيـنـى در مـورد تـوبـه و تعهدات دروغين شاه17/8/1357.
36.پـيـام امـام خـمينى به طلاب علوم دينى, دانش آموزان و دانشجويان سراسر كشور 16/7/1357.
37. هـمـان, ج2/231 ـ 235. سخنان امام خمينى درمورد ابعاد سياسى ـ عبادى احكام اسلام و كيفيت حكومت اسلامى 16/7/1357.
38. همان/203. مصاحبه امام خمينى با خبرنگار فرانس پرس 3/8/1357.
39. همان, ج20/170.
40. همان /128. پيام براءت به زائران بيت الله الحرام 6/5/1366.
41. همان.
42. همان/129.
43. همان.
44. همان.
45. همان/130.
46. همان, ج7/73. سخنان امام خمينى به وزير امور خارجه تركيه 21/3/1358.
47. هـمان/169. سخنان امام خمينى, خطاب به وزير اقتصاد و دارايى و معاونين اين وزارتخانه 31/3/1358.
48. همان/24. سخنان امام خمينى در جمع هيات شركت كننده در سمينارمحاسبات وزارت دارايى, 10/4/1358.
49. هـمـان, ج5/23. پـيـام راديـو تلويزيونى امام خمينى, پس از رفراندم جمهورى اسلامى 12/1/1358.
50. همان, ج21/47.
51. همان.
52. (الذريعه), آقا بزرگ تهرانى, ج25/107, اسلاميه, تهران.
53. همان, ج25/106.
54. (ولايت فقيه)/33.
55. همان.
56. همان/34.
57. همان/37.
58. (صـحـيـفـه انـقلاب اسلامى), وصيت نامه امام خمينى/10 ـ 11 م,سسه فرهنگى قدر ولايت.
51. همان/10.
60. همان.
61. همان/12.
62. همان/13.
63. همان/59 ـ 60.
64. همان/21.
65. همان/19.
66 . (صحيفه نور), ج4/59.
67. (صحيفه انقلاب اسلامى)/21.
68. همان.
69. (صحيفه نور), ج5/259.
70. همان, ج19/296.
71. همان, ج20/235.
72. (صحيفه انقلاب)/21.
73. همان/31.
74. همان/29.
75. همان.
76. همان /28 ـ 29.
77. همان/30.
78. همان.
79. همان.
80. همان.
81. همان/35.
82. همان/36.
83. همان/35.
84. همان/36 ـ 37.
85. همان/40.
86. همان/42.
87 . همان.
88. همان/41 ـ42.
89. همان/2.
90. همان.
91. همان.
92. همان.
93. همان/7.
94. همان/13.
95. (صحيفه نور), ج/232.
97. (صحيفه انقلاب)/14.
98. (همان)/15.
99. همان.
100. همان.
101. همان/22.
102. همان.
103. همان/23.
104. همان/34.
105. همان/16.
107. همان/18.
108. همان/46.
109. همان/47.
110. همان/49.
111. همان/50.
112. همان/21.
113. (ولايت فقيه), /42 ـ 43, اميركبير.
114. (صحيفه انقلاب)/54.
115. همان.
116. همان/42 ـ 43.
117. پيام امام به مناسبت پنجمين سالگرد پيروزى انقلاب اسلامى22/11/1362.
118. همان.
119. (مـدرس در پـنج دوره تقنينه مجلس شوراى ملى) به كوشش محمد تركمان, ج1/16, دفتر نشر فرهنگ اسلامى, تهران.
120. (صحيفه نور), ج7/55.
121. سخنان امام خمينى, در جمع كاركنان صنايع دفاع ملى, 26/10/1361.
122. سـخـنـان امـام خـمينى, در جمع هيئت امناى روساى دانشكده هاى دنشگاه ملى, 22/9/1360.
123. (ديدگاهها و رهنمودهاى امام خمينى درباره مسائل فرهنگى)/155 ـ 156.
124 . (صحيفه نور), ج17 / 108 .
125 . سخنان امام خمينى در ديدار با فرماندهان, سرپرست مربيان وو 28/9/1361.
126 . (صحيفه انقلاب)/28.
127. همان/39.
128. همان/40.
129. همان/23.
130. همان/ 26.
131. همان/44.
132. (تحرير الوسيله), امام خمينى, ج1/315, كتاب خمس (القول فى الانفال).
133. (سـفـرنـامـه خـاطرات كاوشهاى باستان شناسى شوش) اثر مادام ژان دويلا فوا, ترجمه ايرج فرهوشى, دانشگاه تهران.
134. (صحيفه انقلاب)/ 44 ـ 45.

«گفته اند ــ و شايد هم بي دليل ــ كه همه اصول نو آورانه عصر جديد اكنون خود در وضعيت بحران قرار گرفته اند‌،  ‌در تائيد اين نظر دلايلي چند وجود دارد كه نشان مي‌دهد انسان اروپايي مشغول اروپايي مشغول جمع كردن خيمه و خر گاه خويش از سرزمين نويني است كه طي سيصد سال گذشته در آ‎ن رحل اقامت افكنده بود‌،  ‌اين انسان آهنگ عزيمت در قلمرو تاريخي و شيوه زيستي ديگري دارد.»

پى‏نوشتها:

1. امام خمينى، كشف الاسرار، ص 9

2. امام خمينى، صحيفه امام، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام، ج 4، ص 139

3. سوره نساء: آيه 76

4. الانشقاق: آيه 6

5. امام خمينى، صحيفه نور، ج 2، ص 2

6. سبا: آيه 46

7. امام خمينى، صحيفه امام، ج 1، ص 22 - 21

8. همان، ج 3، ص 422

9. صحيفه نور، ج 5، ص 116

10. صحيفه نور، ج 3، ص 237

11. امام خمينى، كلمات قصار، ص 50

12. امام خمينى، صحيفه نور، ج 13، ص 32.

13. صحيفه امام، ج 5، ص 388

14. امام خمينى، صحيفه نور، ج 5، ص 140

15. امام خمينى، صحيفه امام، ج 5، ص 199

16. امام خمينى، صحيفه نور، ج 7، ص 44

17. سوره انفال: آيه 39

18. صحيفه امام، ج 9، ص 164

19. امام خمينى (ره) ، كلمات قصار، ص 35

20. الموتى، ضياءالدين: فصولى از تاريخ مبارزات سياسى و اجتماعى ايران جنبشهاى چپ، تهران، چاپخش ص 349

21. مدنى، سيدجلال‏الدين; تاريخ سياسى معاصر ايران، دفتر انتشارات اسلامى، ج 1، ص 347

22. همان ماخذ: ص 601

23. صحيفه نور، ج 4، ص 251

24. امام خمينى، ولايت فقيه، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (س) ، چ چهارم، 1375 ص 8 - 7

25. صحيفه امام، ج 3، ص 514

26. صحيفه نور، ج 3، ص 192

27. صحيفه امام، ج 3، ص 4- 73

28. (گروه جامى) ، گذشته چراغ راه آينده، ققنوس 1377، چ ششم، ص 143

29. صحيفه امام، ج 5، ص 62

30. صحيفه امام، ج 4، ص 139

31. صحيفه امام، ج 10، ص 325

32. جان فوران، مقاومت‏شكننده. . . ، احمد تدين، تهران، رسا، 1378، چ دوم، ص 584

33. صحيفه امام، ج 4، ص 171

34. صحيفه امام، ج 5، ص 428 )

پى‏نوشتها:

1. امام خمينى، كشف الاسرار، ص 9

2. امام خمينى، صحيفه امام، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام، ج 4، ص 139

3. سوره نساء: آيه 76

4. الانشقاق: آيه 6

5. امام خمينى، صحيفه نور، ج 2، ص 2

6. سبا: آيه 46

7. امام خمينى، صحيفه امام، ج 1، ص 22 - 21

8. همان، ج 3، ص 422

9. صحيفه نور، ج 5، ص 116

10. صحيفه نور، ج 3، ص 237

11. امام خمينى، كلمات قصار، ص 50

12. امام خمينى، صحيفه نور، ج 13، ص 32.

13. صحيفه امام، ج 5، ص 388

14. امام خمينى، صحيفه نور، ج 5، ص 140

15. امام خمينى، صحيفه امام، ج 5، ص 199

16. امام خمينى، صحيفه نور، ج 7، ص 44

17. سوره انفال: آيه 39

18. صحيفه امام، ج 9، ص 164

19. امام خمينى (ره) ، كلمات قصار، ص 35

20. الموتى، ضياءالدين: فصولى از تاريخ مبارزات سياسى و اجتماعى ايران جنبشهاى چپ، تهران، چاپخش ص 349

21. مدنى، سيدجلال‏الدين; تاريخ سياسى معاصر ايران، دفتر انتشارات اسلامى، ج 1، ص 347

22. همان ماخذ: ص 601

23. صحيفه نور، ج 4، ص 251

24. امام خمينى، ولايت فقيه، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (س) ، چ چهارم، 1375 ص 8 - 7

25. صحيفه امام، ج 3، ص 514

26. صحيفه نور، ج 3، ص 192

27. صحيفه امام، ج 3، ص 4- 73

28. (گروه جامى) ، گذشته چراغ راه آينده، ققنوس 1377، چ ششم، ص 143

29. صحيفه امام، ج 5، ص 62

30. صحيفه امام، ج 4، ص 139

31. صحيفه امام، ج 10، ص 325

32. جان فوران، مقاومت‏شكننده. . . ، احمد تدين، تهران، رسا، 1378، چ دوم، ص 584

33. صحيفه امام، ج 4، ص 171

34. صحيفه امام، ج 5، ص 428
پانوشت ها:

1ـ همان ، صص 445-444

2ـاسماعيل فردوسي پور، همگام با خورشيد ؛ از ايران تا ايران ، فردوس ، مجتمع فرهنگي اجتماعي امام خميني فردوس ، 1372 ، ص 427

3ـ همان ، ص 446

4ـ صادق طباطبايي ، «ماجراي گوادلوپ چه بود؟» آفتاب امروز (18 بهمن) 1378 ، ص 7
5ـ صحيفه امام ، مجموعه آثار امام خميني ، ج 4 ، تهران ، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني ، 1378 ، صص 501.504

6ـ غلامرضا نجاتي. ج 2، همان ، ص 161

7ـ ابراهيم يزدي ، آخرين تلاش ها در آخرين روزها، تهران. قلم ، چ دوم ، 1363، صص 130-134
 همان ، جلدهاي 4 ، 5 و 6

 صحيفه امام ، ج 5 ، همان ، ص 211

10ـ  اطلاعات (يکشنبه 24 دي)1357 ، ص 4

11- اطلاعات (دوشنبه 2بهمن)1357، ص

پاورقي

1ـ كتاب «راه انقلاب», ج 1, ص 281.

2ـ صحيفه نور, ج 15, ص 192.

3ـ صحيفه نور, ج 13, ص 287.

4ـ همان, ج 14, ص 194.

5ـ همان منبع, ج 4, ص 234.

6ـ صحيفه نور, ج 20, ص 237.

7ـ صحيفه نور, ج 8, ص 265.

8 ـ ولايت فقيه ـ امام خميني (ره) موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني ـ ص 44.

1 - علي اكبر محتشمي پور، خاطرات سيدعلي اكبر محتشمي ، تهران ، حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي ، 1376، صص 460-َ;455 حميد روحاني ، نهضت امام خميني ، ج 2 ، تهران ، مركز اسناد انقلاب اسلامي ، چ دوم ، صص 108-َ104.

2 - حسن عاشوري لنگرودي ، «نگاهي به زندگي شهيد آيت الله سيدمصطفي خميني و نقش او در روند پيروزي انقلاب اسلامي ايران» ; مجموعه مقالات كنگره شهيد آيت الله سيدمصطفي خميني» ، تهران ، نشر شاهد، 1377، صص 114-َ113.


3 - اصغر جعفري ولداني ، بررسي تاريخي اختلافات مرزي ايران و عراق ، تهران ، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي ، چ دوم ، 1370، صص 498-َ449.

4- پابه پاي آفتاب ; گفته ها و ناگفته ها از زندگي امام خميني ، ج 2، به كوشش اميررضا ستوده ، تهران ، نشر پنجره ، 1373 ، ص 22.

5 - همان ، صص 24-َ23.

6 - براي اطلاع بيشتر ر.ك : مركز اسناد انقلاب اسلامي ، آرشيو، شماره هاي بازيابي 1586 ، 1587 ، 886 ، 885 ، 1074 و 887

7 - پابه پاي امام ، همان ، ج 2 ، ص 74.

8 - مركز اسناد انقلاب اسلامي ، آرشيو، پرونده امام خميني ، شماره بازيابي 887، ص 58.
9 - همان ، ص 6.

10 - پابه پاي آفتاب ، همان ، ج 1، ص ; 75 ج 2 ج، صص 25 و 29 -َ 28.

11 - غلامرضا نجاتي ، تاريخ سياسي 25 ساله ايران ; ج 2ج ، تهران ، موسسه خدمات

فرهنگي رسا، چ چهارم ، 1373، ص 103.

12 - نگرشي موضوعي بر وصيت نامه سياسي الهي امام خميني (ره)، تهران ، موسسه تنظيم و نشر آثا

مهاجرت امام خميني (رخ) از عراق به پاريس

مي‌روم جاي ديگر حرفم را مي‌زنم!

سجاد راعي

تبعيد امام خميني به علت مخالفت و مبارزه جدي و آشكار با حكومت پهلوي ، سه مرحله مهم را در طول بيش از چهارده سال تجربه كرد.

مرحله اول به تركيه ، مرحله دوم عراق و در مرحله سوم ايشان به انتخاب خود فرانسه را براي اقامت انتخاب كرد.

اهداف عمده رژيم پهلوي از تبعيد ايشان به تركيه و عراق عبارت بود از: قطع رابطه با مردم (مقلدين) و مبارزان مذهبي ; اوضاع اجتماعي و فرهنگي آن كشورها كه از نظر زبان ، فرهنگ و مذهب با ايشان تفاوت داشتند و احتمال گرايش مردم آن كشورها به سوي ايشان كم بود ; بي تفاوتي و عدم حساسيت مردم آن كشورها به مسائل سياسي ; فقدان فضاي باز سياسي و اجتماعي در آن كشورها ; حاكميت اهل سنت بر نهادهاي سياسي و مذهبي عراق ; به انزوا كشانيدن و تحت الشعاع قرار دادن جايگاه مرجعيت و رهبري امام خميني به دليل حضور و نفوذ گسترده مراجع طراز اول در حوزه علميه نجف و.... (1) اما گذشت زمان اثبات كرد كه بسياري از اين پيش بيني ها ، به ويژه در مورد كشور عراق اشتباه بوده و امام خميني به تدريج توانست هم موقعيت خود را در جايگاه مرجعيت تثبيت كند وهم ضمن ارتباط با گروههاي مختلف مردم ايران نهضت اسلامي را هدايت كند و آن را فراتر از مرزها برده و جهاني كند.

علل خروج از عراق

دولت عراق ابتدا اميدوار بود كه بتواند به مقتضاي زمان از وجود امام خميني به عنوان اهرمي موثر جهت تحت فشار قرار دادن دولت ايران استفاده كند. لذا آمادگي خود را براي هر گونه كمك براي فعاليت عليه حكومت ايران اعلام كرد و از ايشان درخواست همكاري نمود ، اما امام خميني در پاسخ به درخواستهاي مكرر و مصرانه مقامات عراقي ، صريحا اعلام كرد كه اختلاف ما با دولت ايران و حكومت پهلوي يك اختلاف اساسي و عقيدتي است و هرگز برطرف شدني نيست ، اما اختلاف دولت عراق با دولت ايران زودگذر و تابع مقتضيات سياسي است.
(2) در كنار ناكامي دولت عراق براي بهره برداري از شخصيت موثر امام خميني و ترس و واهمه ضمني مقامات حزب بعث از نفوذ امام خميني در ميان توده هاي شيعه مذهب عراق ، حوادث مهمي در فاصله سالهاي 1353 الي 1356 به وقع پيوست كه شرايط را براي فعاليت هاي امام و ساير مبازرين ايراني مقيم آن كشور سخت تر كرد. از ابتداي دهه 1350 اختلافات تاريخي مرزي ايران و عراق تجديد گرديد و در مناطق گسترده اي از مرزهاي طولاني دو كشور به درگيري و تبادل آتش منجر شد. اين اختلافات در نيمه دوم سال 1353 به اوج خود رسيد و طي آن عده اي از اتباع و نيروهاي دوطرف كشته و مجروح شدند و حتي چند حمله هوايي نيز صورت گرفت و اين در حالي بود كه هر دو كشور در داخل مرزها با نيروهاي سياسي مخالف خود در ابعاد وسيعي درگير بودند. به ويژه دولت عراق در كردستان آن كشور با كردها در حال جنگ بود كه هزينه هاي سنگيني را بر آن كشور تحميل مي كرد و در كاهش ضريب امنيتي نقش مستقيمي داشت.

علي هذا، دو كشور ايران و عراق براي اجتناب از يك جنگ تمام عيار، راه حل مذاكره و حل مسالمت آميز اختلافات را برگزيدند كه به صدور بيانيه صلح الجزيره در اسفند 1353 منتهي شد.
در سالهاي 1354 تا 1356 اين توافقنامه پيگيري و عهدنامه ها و معاهده هاي همكاري متعددي بين دو كشور به امضاؤ رسيد.

يكي از موضوعات مورد تاكيد و توافق دو كشور به عنوان شروط مصالحه ، عدم حمايت از مخالفان سياسي همديگر ، جلوگيري از رخنه و نفوذ اخلال گرانه و از بين بردن كليه عوامل منفي در مناسبات دو كشور بود. (3)

بدين ترتيب سياست دولت عراق از جستجو و طلب همكاري عليه دولت ايران به ايجاد محدوديت و اخراج مبارزين ايراني از آن كشور تغيير يافت و ادامه فعاليت هاي سياسي امام خميني تحت الشعاع روابط ظاهرا بهبود يافته دو كشور قرار گرفت و دولت ايران با استناد به بيانيه الجزيره و معاهدات بعدي ، مصرانه خواستار جلوگيري دولت عراق از فعاليت ايشان و ساير مبارزين شد.

دولت عراق نيز گزينه ديگري پيش رو نداشت و مجبور به عملي كردن خواسته هاي دولت ايران بود و ريشه و علت اصلي تصميم امام خميني براي خروج از عراق در متن تحولات ذكر شده در روابط دو كشور نهفته بود.

 

ايجاد محدوديت براي فعاليت هاي امام خميني

در سال 1356 و نيمه اول سال 1357 ، ارتباط امام خميني با روحانيون و دانشجويان مسلمان ايراني در داخل و خارج ايران بيش از پيش گسترش يافت و وارد مرحله نويني شد. با توجه به نگراني فزاينده حكومت پهلوي و شخص محمدرضا پهلوي از پيامدهاي اين وضعيت ، در تابستان 1357 ، مقامات سياسي و امنيتي ايران با سفرهاي متعدد به عراق ، رسما از مقامات آن كشور خواستند كه جلوي فعاليت هاي امام خميني را بگيرند. لذا عراقي ها از شهريور 1357 ، با ترجيح منافع كشورمان و به منظور حفظ وضعيت مصالحه با ايران براي فعاليت هاي امام خميني و نيز رفت و آمد افراد مختلف به محل اقامت ايشان در نجف محدوديت ايجاد كردند.
سيدمحمود دعايي كه از ياران نزديك امام در نجف و رابط ايشان با دولت عراق بود، در خاطرات خود در اين زمينه مي گويد: عراقي ها روزبه روز محدوديت را شديدتر مي كردند تا اين كه يك روز مرا خواستند و رسما پيامي براي امام به من دادند ، مبني بر اين كه ما در عين اين كه به شما احترام مي گذاريم ، ولي به خاطر روابط با شاه مخدوراتي داريم.
از اين رو از شما مي خواهيم كه رعايت شرايط را بكنيد و فعاليت ها به صورت علني نباشد. وقتي اين پيام را براي امام بردم ، فرمودند: «اين آغاز كار است. شما به بعثي ها بگو من چنين چيزي را نمي پذيرم... اگر اينان نمي خواهند من اينجا باشم ، مي روم جاي ديگر و حرفم را مي زنم». (4)

سكوت يا خروج از عراق

در ادامه ايجاد محدوديت براي امام خميني ، رئيس سازمان امنيت عراق - سعدون شاكر - به همراه استاندار كربلا به ديدار امام خميني رفتند و صراحتا به ايشان گفتند: «مطابق تحولات جديد در رابطه ما با ايران ، قرار بر اين است كه به مخالفان يكديگر اجازه فعاليت ندهيم و ما به اين تعهد پايبنديم. لذا از شما درخواست مي كنيم كه به فعاليت هاي علني خود عليه شاه ايران خاتمه دهيد.» امام خميني نپذيرفت و در پاسخ وي گفت: «شما اگر ناگزير هستيد ، من از عراق خارج مي شوم.» سعدون شاكر پرسيد: «كجا مي رويد؟» ايشان پاسخ داد: «هر كجا كه مستعمره شاه ايران نباشد و ماموران او آنجا نفوذ نداشته باشند.»

دو روز پس از اين ديدار، محاصره محل اقامت امام خميني در نجف تشديد شد و براي آيت الله يقين حاصل شد كه عراق ديگر جاي ماندن نيست. محمود دعايي مي گويد: «2 روز پس از ديدار سعدون شاكر ، امام خميني پاسپورتشان را به من داد ر امام خميني ، چ دوم ، 1373 ، ص 58.

13 - پابه پاي آفتاب ، همان ، ج 1 ، ص 76.

14 - تحرير تاريخ شفاهي انقلاب اسلامي ايران ، تهران ، نشر تفكر ، 1373 ، صص 311 - َ310